سوگواری مشترک پیرمرد و پرستار در جنگل
کنکور هنر: مهدی ملک منتقد و مدرس سینما در پانصد و سومین سینماتک خانه هنرمندان ایران فیلم جنگل سوگوار ساخته نائومی کاواسه ژاپنی را اثری درباره زندگی توصیف کرد.
به گزارش کنکور هنر به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، پانصد و سومین برنامه و هفتمین جلسه از نمایش فیلمهای تاریخ سینمای معاصر ژاپن با نمایش فیلم «جنگل سوگوار» به کارگردانی نائومی کاواسه محصول سال ۲۰۰۷ میلادی دوشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۱ در سالن شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار گردید. در این برنامه مهدی ملک بعنوان منتقد و کارشناس و سامان بیات بعنوان مجری حضور داشتند. ملک در ابتدای این جلسه بیان نمود: فرهنگ ژاپنی احترام خاصی برای طبیعت قائل است حتی شکل و شیوه غذا خوردن ژاپنی ها هم مبتنی بر طبیعت است، در فرهنگ ژاپنی حتی پروسه برداشتن غذا شکلی از احترام به طبیعت را دارد. این مورد در نقاشی ژاپنی و بسیاری از عناصر دیگر آنها هم حضور پررنگ دارد در این فیلم هم جنگل کاراکتر اصلی فیلم است و نقشی بزرگ تر از یک لوکیشن دارد. کاواسه برای این فیلم ۲ موضوع در نظر گرفته که یکی از آنها آسایشگاه است، آنرا به شکل مینی مالیستی نشان داده است و توضیح می دهد که کاراکترها چه چیزی از سر گذرانده اند. وی ادامه داد: در «جنگل سوگوار» فیلمساز یک سری المان ها را نشان داده است تا قصه خودرا توضیح بدهد بدین سبب اگر جنگل را کنار بگذاریم، می بینیم که فیلم ۲ کاراکتر اصلی دارد و چیزی که آنها را به هم پیوند می دهد، یک اندوه مشترک است. اصلا در بوداییسم اندوه تعریفی متفاوت دارد. در این فیلم هم پرستار فرزند و پیرمرد همسر خودرا از دست داده که به خاطر همین با هم همذات پنداری می کنند و در نهایت بخش دوم فیلم در جنگل رخ می دهد. این ۲ کاراکتر سوگوار هستند اما خود جنگل هم در فرآیندی که برای این ۲ رخ می دهد، نقشی تعیین کننده دارد. ملک مطرح کرد: «جنگل سوگوار» دیالوگی مهم دارد که هسته بوداییسم فیلم را آشکار می کند. آنجا که پیرمرد از راهب می پرسد آیا من زنده ام؟ راهب هم می گوید زندگی کردن به مفهوم زنده بودن با زندگی کردن حقیقی متفاوت است. پس به شکل کنایه واری این حس زنده بودن در بخش دوم فیلم موجود است، این ۲ کاراکتر شکلی از آسودگی را امتحان می کنند؛ برای پیرمرد سفر از جنگل و رسیدن به مزار همسر یک نوع آرامش است. هدف پیرمرد از پا گذاشتن به این جنگل مشخص است و در نهایت پالایشی روحی را تجربه می کند. این منتقد توضیح داد: این پیرمرد و به طوری کلی سالمندان این فیلم گرفتار زوال عقل هستند و همین موجب می شود رفتارهای کودکانه داشته باشند. برای پرستار فیلم که فرزند خودرا از دست داده است، این شکل کودکی پیرمرد عاملی می شود تا نقش دلسوزی و مادرانگی خودرا نسبت به پیرمرد ایفا کند و از این جهت تجربه این حس برای او مهم و سازنده است. در ابتدای فیلم وقتی پرستار می گوید نام من ماچیکو است پیرمرد به اشتباه اسم او را ماکو عنوان می کند که احتمالاً ماکو اسم همسر از دست داده اوست؛ این ۲ اسم حسی دارند که انگار پیرمرد گمشده خودرا درمی یابد. ایشان در ادامه ضمن اشاره به رفتار نوسانی پیرمرد در این فیلم مطرح کرد: رفتار نوسانی او به این شکل است که کارگردان آنرا با تغییر طبیعت نشان داده است. این همان شکلی است که در حالت روحی روانی پیرمرد وجود دارد و کاواسه آنرا به شکل هنرمندانه ای در طبیعت هم نشان داده است در حقیقت آنرا با تلفیقی از مستند و درام نشان داده است. حتی ارتباط این ۲ نفر هم بدون زبان و دیالوگ است انگار مانند نگاه کردن است. در این فیلم بیش از این که دیالوگ های انسانی وجود داشته باشد، صدای طبیعت مثل صدای آب و جیرجیرک به گوش می رسد و همه اینها بطور غمگینی در مقابل کاراکترها قرار می گیرد. اینجاست که می گویند آنچه انسان را از طبیعت جدا می کند حافظه است، در این فیلم حافظه عاملی است که نمی گذارد کاراکترها مثل طبیعت به کار خود ادامه بدهند و مدام آنها را به نقطه اول باز می گرداند. این منتقد در بخش پایانی صحبت هایش درباره مفهوم مالیخولیا در سینمای کاواسه توضیح داد: فروید مقاله مهمی در تشریح مالیخولیا و عزاداری دارد؛ طبق این تعریف وقتی فردی عزیزی را از دست می دهد پروسه عزاداری موجب پالایش روحی می شود. به خاطر همین وقتی کسی عزیزی را از دست می دهد که عزیزش پیکری ندارد میزان عزاداری او بیشتر می شود، عزاداری شکلی از بازگشت به زندگی و اجازه گرفتن از متوفی برای ادامه زندگی است اما در حالت مالیخولیا بازمانده قسمتی از وجود عزیز از دست رفته را در درون خود نگه می دارد و نمی تواند بطور کامل به زندگی برگردد. مدام تمام کنش های زندگی اش به آن آدمی معطوف می شود که از دست داده است. در سینمای کاواسه این شکل از خسران و مواجهه با آنرا می بینید. در این فیلم هم پیرمرد در مقابل پرستار نوعی از مالیخولیا را تجربه می کند.
منبع: كنكور هنر
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب