ادای دین سینما و تلویزیون به امام حسین (ع) و یارانش
به گزارش کنکور هنر، سینمای ایران گاه با استفاده از مبحث و مسائل واقعه عاشورا فیلم هایی تولید کرده که همچنان جزو آثار مطرح محسوب می شوند.
ماهرخ عیاسپور: سهم سینمای ایران در تولید فیلم با مبحث محرم، عاشورا و زندگی امام حسین(ع) در بین انبوه آثار تولید شده در طول ۳۸ سال بعد از انقلاب اسلامی، به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد و شاید بتوان تلویزیون را در این بین پیشروتر از سینما دانست.
واقعه عاشورا علاوه بر اهمیت و ارزش های آن برای شیعیان، به لحاظ دراماتیک قابلیت بالایی برای پرداخت سینمایی دارد: با این وجود در عمر بیشتر از ۳۵ ساله سینمای ایران پس از انقلاب و با وجود شعارها و ابراز علاقه اغلب مدیران برای تولید فیلم هایی با موضوعات اسلامی، تعداد اندکی از آثار موجود هستند که چنین نگاهی داشته اند و از آن میان کمتر فیلم هایی با مبحث قیام عاشورا تولید شده است.
در بین انبوه فیلمهای تولید شده در این سال ها به صورت مشخص چهار فیلم «رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش، «سفیر» ساخته فریبرز صالح، «روز واقعه» به کارگردانی شهرام اسدی و «عصر روز دهم» ساخته مجتبی راعی به صورت جدی مبحث عاشورا را مورد توجه قرار داده اند. از میان این فیلمها هم «رستاخیز»، «سفیر» و «روز واقعه» مشخصا به واقعه عاشورا پرداخته اند و «عصر روز دهم» هم تنها فیلم ایرانی است که در لوکیشن کربلاتولید شده و خصوصیت آن وجود تصاویری از مراسم سوگواری تاسوعا و عاشورای حسینی در عراق و کربلاست.
رستاخیز احمدرضا درویش اغلب پروژه های سینمایی خویش را در چارچوب کارهایی با پروداکشن سنگین مقابل دوربین برده است و «رستاخیز»، تازه ترین فیلم سینمایی او هم همچون این کارهاست. او بعد از ساخت فیلم هایی چون «دوئل» (۱۳۸۲)، «متولد ماه مهر» (۱۳۷۸)، «سرزمین خورشید» (۱۳۷۵)، «کیمیا» (۱۳۷۳)، «آذرخش» (۱۳۷۱)، «ابلیس» (۱۳۶۹) و «آخرین پرواز» (۱۳۶۸)، به «رستاخیز» رسید؛ فیلمی که مقرر است واقعه عاشورا را دقیق تر از دیگر ساخته های سینمای ایران روایت کند.
فیلم درویش روایتی در رابطه با واقعه عاشورا و قیام امام حسین(ع) است و قصه فیلم به شخصیت بکیر فرزند حربن یزد ریاحی مربوط است که در متن حوادث حرکت می کند. نمایش این فیلم در سی و دومین جشنواره فیلم فجر واکنش های مختلفی را به همراه داشت و توقع می رفت اکران آن در روزهای محرم آغاز شود که فعلاً خبری رسمی در مورد شروع اکران فیلم در هفته های آتی منتشر نشده است. این فیلم هفت سیمرغ بلورین سی و دومین جشنواره فجر را از آن خود کرد.
درویش در سخنانی در رابطه با خصوصیت های این فیلم سینمایی گفت: «از شاخصه های پروژه اینست که برخلاف آنکه از تولیدات کشورمان شمرده می شود، اما در واقع به جغرافیای تمام کشورهای مسلمان متعلق می باشد. عزم مان را برای تولید یک کار بزرگ و در شان حضرت اباعبدالله(ع) جزم کرده ایم و امیدواریم تمام جوامع بشری با دیدن این اثر به حقیقت حرکت آن حضرت پی ببرند.»
چند روز بعد از پایان تعطیلات نوروز ۱۳۹۰ بود که خبرگزاری ها اعلام نمودند فیلمبرداری پروژه سینمایی «روز رستاخیز» در بم ادامه دارد و بزودی گروه برای ادامه کار راهی کویر شهداد در کرمان می شوند.
در همین خبر عنوان شده بود که علاوه بر بازیگران ایرانی، هنرپیشه هایی از کشورهای سوریه، کویت، عراق و انگلستان هم ایفاگر نقش های مختلف در فیلم «روز رستاخیز» هستند. فیلمبرداری آن در واقع از ۱۶ بهمن ماه ۱۳۹۰ (اربعین حسینی) در بم شروع شده بود.
حسین جعفریان، مسئولیت مدیریت فیلمبرداری را برعهده دارد و مجید میرفخرایی طراح صحنه و لباس، محسن موسوی طراح چهره پردازی، یدالله نجفی صدابردار و علی قائم مقامی مدیر تولید این کارند. بیشتر از ۶۰ درصد از فیلمبرداری این فیلم در اطراف شهرستان بم و مابقی آن در شهداد، اصفهان، تهران، شاهرود و کشور سوریه فیلمبرداری شد. شهر های مکه، کوفه، دمشق و بخشی از شهر های مدینه، بصره و هم دشت کربلاجغرافیای اصلی این فیلم را می سازند.
تحقیقات و نگارش فیلمنامه «روز رستاخیز» از اواسط تولید «دوئل» در سال ۸۱ شروع شد و درویش بعد از سه سال نگارش این فیلمنامه را به پایان رساند.
این فیلم به تهیه کنندگی تقی علیقلی زاده و کارگردانی احمدرضا درویش اوایل فروردین ماه ۸۶ پروانه ساخت گرفت.
از چند سال قبل حضور بازیگران مطرح عرب در این پروژه در دستور کار قرار گرفته بود و رایزنی هایی برای انتخاب بازیگر در دمشق و بیروت صورت گرفت و احمدرضا درویش به همراه عبدالله اسکندری طراح چهره پردازی و مشاور کارگردان به این کشورها سفر کردند. در روند پیش تولید این فیلم شایعاتی در خصوص حضور بازیگران خارجی چون عمر شریف و آنتونی هاپکینز منتشر گردید که این خبرها از جانب سازندگان آن تکذیب شد. بابک حمیدیان، حسن پورشیرازی، فرهاد قائمیان و شقایق فراهانی از بازیگران این فیلم هستند.
روز واقعه در وضعیتی که هنوز از فیلم احمدرضا درویش رونمایی نشده بود، «روز واقعه» مهم ترین فیلمی است که در رابطه با واقعه عاشورا تولید شده است. شهرام اسدی این فیلم سینمایی را برپایه فیلمنامه یی از بهرام بیضایی در سال ۱۳۷۳ ساخت و از آن زمان تابحال بارها و بارها این فیلم از تلویزیون پخش شده است. این فیلم روایتی از عبدالله جوانی نصرانی است که تازه اسلام آورده، وی در جریان عروسی خود با راحله دختر زید ندایی می شنود که او را به یاری فرامی خواند. عبدالله به دنبال این ندا بیابان ها را تا کربلامی تازد و سر انجام به کربلامی رسد که عصر روز عاشورا است: زمانیکه حقیقت را در زنجیر... پاره پاره بر خاک و بر سر نیزه می بیند. ساخت این فیلم توسط اسدی اتفاقی مهم را در کارنامه کاری این فیلمساز رقم زد.
او قبل از ساخت «روز واقعه»، «اوینار» را ساخته بود که نتوانسته بود چندان نام او را بعنوان فیلمسازی مهم در سینمای ایران مطرح کند و در گام دوم به «روز واقعه» رسید که کاری به یادماندنی در سینمای بعد از انقلاب شمرده می شود. اما روایت نویسنده فیلمنامه، از ساخته شدن فیلم توسط اسدی نکاتی قابل تامل دارد.
بهرام بیضایی که زمان نگارش فیلمنامه «روز واقعه» نامی مهم در تئاتر و سینمای ایران بود در رابطه با جریان تولید این فیلم سینمایی گفت: ««روز واقعه» را نگذاشتند خودم بسازم. لااقل ۱۰ کارگردان عوض شد و من تعجب می کردم که این همه آدم نمی توانند این فیلم را بسازند. حتی گفتند واروژ کریم مسیحی این فیلم را بسازد. خوشحال می شدم اگر او این فیلم را می ساخت. حتی اسم آقای محمد رضا اصلانی را آوردند. خیلی ها عقیده داشتند که چند جای فیلم را باید عوض کنم، اما من برای عوض کردن نرفتم. به هر حال آقای اسدی مهارتش را داشت که لااقل تعداد جاهایی را که می خواستند عوض شود به سه برساند و فیلمی بسازد شبیه فیلم هایی که مقرر است از تلویزیون پخش شود.»
او هیچ گاه نظر قطعی خویش را در رابطه با نتیجه کار اسدی اعلام نکرد و تنها به بیان این جملات برای بیان دیدگاه خود در رابطه با «روز واقعه» اکتفا کرد: «اصلانمی خواهم بگویم راضی هستم یا نه. تمام حرف من اینست که من این فیلم را این طور نمی دیدم. این فیلم شباهتی به فیلم هایی که داشتم، ندارد.»لادن مستوفی در این فیلم نقش راحله را ایفا کرده و علیرضا شجاع نوری هم در نقش عبدالله حاضر شد که این نقش آفرینی یکی از بازی های به یادماندنی شجاع نوری در سینمای ایران محسوب می شود: سینماگری که بعدها هم مقابل دوربین سینما حاضر شد، اما بیشتر در مقام تهیه کننده فعالیت خویش را ادامه داد. عزت الله انتظامی، جمشید مشایخی، زنده یاد مهدی فتحی، زنده یاد حسین پناهی، زنده یاد حمیده خیرآبادی و محمدعلی کشاورز از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
سفیر فریبرز صالح، فیلمسازی را در سالهای پس از انقلاب شروع کرد و بعنوان اولین کار سینمایی خود «سفیر» را مقابل دوربین برد. او پس از این فیلم فقط دو فیلم «مرگ پلنگ» و «شیخ مفید» را ساخت و بعد از سال ۱۳۷۴ فیلمی سینمایی را کارگردانی نکرد. «سفیر» جزو اولین گروه فیلمهای سینمایی است که پس از انقلاب در سال ۱۳۶۱ تولید شد. این فیلم ماجرای عاشورا را از این منظر نگاه می کند: «قیس ابن مسهر، نماینده امام، با نامه یی برای سلیمان خزاعی به طرف کوفه می رود. در راه به دست راهداران ابن زیاد، والی کوفه، دستگیر و به زندان افکنده می شود. قیس قبل از دستگیری نامه را از بین می برد و در زندان زندانیان را بر ضد زندانبان ها می شوراند. حسین ابن نمیر، فرمانده راهداران، قیس را به زندان ابن زیاد در کوفه، منتقل می کند. ابن زیاد به پیشنهاد مشاورش، خالد، از قیس می خواهد که در مسجد سخنرانی کند و به دروغ به مردم بگوید که امام قصد بیعت با یزید را دارد. قیس می پذیرد، اما در روز موعود ضد یزید سخنرانی می کند. ابن زیاد، که به خشم آمده، او را از فراز ارک به زیر می اندازد.»
فرامرز قریبیان، عزت الله مقبلی، جلال پیشواییان، کاظم افرندنیا و کیومرث ملک مطیعی از بازیگران این فیلم هستند، «سفیر» هم به سبب کم تعداد بودن آثار سینمای ایران در رابطه با عاشورا بارها از تلویزیون پخش شده است.
عصر روز دهم زنده یاد رسول ملاقلی پور در سال ۱۳۸۵ قصد داشت «عصر روز دهم» را کارگردانی کند و پیش تولید فیلم و بازدید از لوکیشن ها را هم آغاز نموده بود که به انتها رسیدن عمر، فرصت ساخت این فیلم را به او نداد. ملاقلی پور که سال ها فیلم هایی در رابطه با دفاع مقدس ساخته بود در «عصر روز دهم» قصد داشت ماجرایی از جنگ ایران و عراق را در عراق روایت کند و بدین سان نیم نگاهی هم به ماجرای عاشورا داشته باشد، اما کار او نیمه رها گردید تا این که بعد از مدتی منوچهر محمدی، تهیه کننده فیلم، مجتبی راعی را بعنوان کارگردان این فیلم سینمایی معرفی نمود.
محمدی در گفتگویی در رابطه با همزمانی روایت داستان «عصر روز دهم» و تصاویری که از سوگواری شیعیان در کربلابه نمایش گذاشته می شود، گفت: «هر فیلمی یک زمان تقویمی دارد که قصه در آن اتفاق می افتد. در اینجا هم حرکت گروه پزشکی هلال احمر در زمان ایام محرم که بیشترین زائر را در کربلاداریم اتفاق می افتد و قصه هم با آن آغاز می شود. اما از سوی دیگر همه اینها پیوند زمانی پنهانی با واقعه کربلادارد. پس از ظهر عاشورا چه اتفاقی می افتد؟ این حضرت زینب(س) است که راوی این جنگ می شود و سرپرستی اسرا و بچه ها را بر عهده می گیرد. در جنگی که میان ایران و عراق صورت گرفت هم ما همواره نبرد مردها را دیده ایم، ولی اثرات جنگ در خانه ها بیشتر و طولانی تر است. مادر دکتر شیرازی در جنگ همسرش را از دست داده و یک دخترش را و سال هاست با این حس زندگی می کند و نمی تواند او را فراموش کند. از طرفی نمی خواهد دختر دیگرش را هم از دست بدهد. بعد ما در انتها مواجهه دو مادر را داریم که هر دو درد کشیده اند. یعنی پس از ۲۵ سال شما هنوز مصائب یک جنگ را در بین این دو خانواده می بینید.»
تهیه کننده این فیلم در رابطه با انتخاب راعی بعنوان کارگردان هم اظهار داشت: «پس زمینه قصه و طرح یکی است. منتها پرورشی که هر نویسنده به قصه می دهد روح آنرا تعیین می کند. بسط و گسترشی که آقای راعی به فیلم دادند آنرا ملودرام کرد، اما لحنی که آقای راعی دارد ترکیب یک فضای مستند با ملودرام است. این نوع از کار را کم در سینمای ایران دیده ایم. فضایی که در این فیلم از عراق می بینید نزدیک به مستند است. در طرح اول آقای ملاقلی پور حضور امریکایی ها خیلی پررنگ بود. شخصیت اصلی ما یک خبرنگار بود که به عراق می رفت و بعد با یک خبرنگار زن امریکایی مواجه می شد و... او به اقتضای شغل خبرنگاری وارد داستان هایی می شد و حتی در برهه یی امریکایی ها دستگیرش می کردند. بعدها متوجه شدیم اگر بخواهیم خیلی آن بخش را پررنگ نماییم ناچاریم قصه اصلی را فراموش نماییم. چون حجم موضوعات این فیلم هم زیاد بود. آن چه برایم مهم ماند این بود که عراق را تحت اشغال نشان بدهیم و با چند صحنه ساده این را منتقل کردیم. یکی دیگر از تاثیرات این حضور را در صحنه پایانی می بینید که وقتی این دو خانواده نماد دو ملت می خواهند بالاخره به هم بپیوندند گروههای القاعده انفجاری ایجاد می کنند و سرباز امریکایی شروع می کند بستن گلوله به روی همه. در این صحنه بدون این که جنبه شعاری پیدا کند، حضور نیروی دیگر را در آن کشور نشان دادیم.»
در خلاصه داستان این فیلم آمده: «دکتر مریم شیرازی با گروهی از پزشکان هلال احمر برای مساعدت با مردم عراق عازم این کشور می شود و تصمیم به جست وجو برای یافتن خواهر گمشده اش می گیرد. این حضور با سوگواری شیعیان در محرم همزمان می شود.»
هانیه توسلی، آفرین عبیسی، احمد مهران فر و سلیمه رنگزن از بازیگران «عصر روز دهم» هستند.
از عاشورا
به سبب تنیده شدن فرهنگ عاشورا در زندگی مردم ایران، در بعضی از فیلمهای سینمایی که مستقیم به واقعه عاشورا اشاره نکرده اند هم این مساله مورد توجه قرار گرفته است و گاه صحنه هایی از سوگواری یا تعزیه خوانی در فیلمهای سینمایی جای گرفته اند. همچون این فیلمها میتوان به «به خاطر هانیه» ساخته کیومرث پوراحمد اشاره کرد: فیلمی که برپایه ایمان و اعتقاد به نذر در روزهای محرم تولید شده است. پوراحمد ماجرای این ایمان را در فیلم خود چنین روایت کرد: «ناخدا علو با چهارده مرد دیگر برای صید به دریا می روند ولی همه جز ناخدا صید دریا می شوند و مردم ناخدا را مسبب مرگ عزیزان شان می دانند و به او و خانواده اش حمله می کنند و در این میان دختر خردسال ناخدا هانیه فلج می شود، ناخدا و خانواده اش تنگک را ترک می کنند و به بوشهر می روند. ناخدا علو نذر کرده که شب دهم محرم تا بامداد دمام بزند تا هانیه شفا یابد اما مرگ امانش نمی دهد. بعد از ناخدا پسر او تصمیم می گیرد تا نذر پدر را ادامه دهد تا شفای خواهر را بگیرد اما برای دمام زدن مشکل پیدا می کند. وی در محرم مامور می شود به تنگک برود و گهواره مراسم محرم را به بوشهر بیاورد. اما در تنگک خبر آمدن پسر ناخدا علو به همه می رسد و این بچه ها برای انتقام دست به کار می شوند و بشیرو را آزار می دهند اما او با شهامت بسیار گهواره را به مقصد می رساند. او که به فکر دمام زدن تا بامداد است، اتفاقی در انبار زائر خذر که وسایل محرم در آنجا نگهداری می شود زندانی می شود و بدین ترتیب موفق می شود که به دمام برسد و تا صبحدم دمام بزند و بدین ترتیب نذرش را ادا می کند.
مسعود کیمیایی، سال ۷۵ و در «سلطان» یکی از فصل های فیلم خویش را به زنجیرزنی قهرمان خود در اربعین اختصاص داد که یکی از تصاویر ماندگار سینمایی است.
همینطور فیلم مستند «تعزیه» ساخته ناصر تقوایی یکی از این رویکردهاست. در این فیلم خصوصیت های این هنر به تصویر کشیده شده است. تعزیه ظرف یک هفته در منطقه زواره اصفهان با حضور تعدادی از بهترین تعزیه خوان های ایران تصویربرداری شد و فرهاد صبا و اصغر رفیعی جم به شکل همزمان تصاویر فیلم را ثبت کردند.
«شب دهم» به کارگردانی جمال شورجه هم نگاهی به سوگواری ماه محرم دارد. خلاصه داستان فیلم به این شرح است: «عزیز سحرخیز، در شب دهم ماه محرم بعد از درگیری خیابانی عزاداران با ماموران ارتش، که برای پشتیبانی از چند امریکایی مست به خیابان آمده اند، از مهلکه می گریزد و همسرش را تنها رها می کند. او تا سال ها پس از حرکت خود احساس پشیمانی و حقارت می کند و موفق نمی شود فرزندش را که شانزده ساله شده، از زیر تأثیر برادر همسرش، نایب، که عزاداران شب دهم ماه محرم را رهبری می کرده، خارج کند. پسر او به جبهه جنگ می رود و عزیز به دنبال پسر روانه جبهه جنگ می شود، اما در راه بر اثر موج انفجار گرفتار فراموشی می شود و بعد از بهبودی خویش را در موقعیتی متفاوت می بیند.»
سریال های تلویزیونی در سالهای گذشته از طرفی سریال هایی هم در باره این مساله تولید شده اما بازهم تعداد آنها چندان چشم گیر نیست.
«شب دهم» حسن فتحی برای ساخت این اثر به یادماندنی و ماندگار تلویزیون ایران سراغ قصه ای از یک خانواده ای قجری رفت. داستان از اواخر سالهای حکومت رضاخانی آغاز می شود، خانواده ای قجر و دست شسته از همه حوادث بیرون خانه، خلوت گزیده و به خاطرات ایام اقتدار قجر دل خوش کرده اند. مرد جوان شروری به دنبال یک شکست، لاعلاج به سرقت از این خانه می آید. آنجا توطئه ای در کمین اوست و عشقی جانسوز که در پیش است و شرطی که انجام آن شیربهای این عشق است؛ شرط اجرای ده شب تعزیه در ده شب اول محرم در ملاعام آن هم زمانیکه تعزیه از سوی حکومت، غیرقانونی اعلام شده است. فتحی در این اثر تلویزیونی روایتگر تحول یک انسان شد و نشان داد حیدر خوشمرام چطور از عشق زمینی به عشق آسمانی می رسد. کتایون ریاحی، حسین یاری، رویا تیموریان، محمود پاک نیت، ثریا قاسمی، پرویز فلاحی پور و... روایتگر این قصه شدند.
«معصومیت از دست رفته» داوود میرباقری پس از ساخت سریال تلویزیونی «امام علی(ع)» و استقبال بی نظیر مخاطبان، سریال «معصومیت از دست رفته» را با حضور امین تارخ، فریبا کوثری، سارا خوئینی ها، داریوش فرهنگ، اکبر عبدی، داوود رشیدی و دیگر بازیگران پیشکسوت برای محرم سال ۸۲ ساخت. او که بعنوان کارگردان تاریخی ساز در بین مردم معروف است، در این اثر روایتگر کشمکش های بین عقل، عشق و اعتقادات شوذب خزانه دار شد که درگیر عشق قدیمی به حمیرای یهودی است. در صورتیکه زنش ماریای نصرانی است و این کشمکش پس از سال ها به جنون وی می انجامد. میرباقری با ساخت این اثر نشان داد که میتوان یک اثر تاریخی را خیلی جذاب به تصویر کشید. گرچه استقبال مخاطبان از این اثر به اندازه سریال امام علی نبود، اما انتخاب یک داستان جذاب در عاشورای سال ۶۱ هجری قمری توانست نام او را بعنوان کارگردان موفق در آثار تاریخی به ثبت برساند.
«پریدخت» علی مصفا و لیلا حاتمی در فیلم سینمایی «لیلا» به کارگردانی داریوش مهرجویی بازی در کنار یکدیگر و در یک اثر نمایشی را تجربه کردند و پس از آن در سریال تلویزیونی «کیف انگلیسی» به ایفای نقش پرداختند. تا اینکه پس از گذشت سال ها سامان مقدم با ساخت سریال «پریدخت» از هر دوی آنها استفاده نمود. پس از این اثر هم آنها در آثار سینمایی «پله آخر»، «در دنیای تو ساعت چند است؟»، «چیزهایی هست که نمی دانیم» در کنار هم بازی داشتند. این زوج محرم سال ۸۶ در سریال پریدخت به تهیه کنندگی رامین عباسی زاده بازی کردند که از شبکه دو پخش گردید. در کنار مصفا و حاتمی، داریوش ارجمند و کامبیز دیرباز هم بازی داشتند. داستان این سریال در رابطه با دختری به همین نام است که زندگی اش در سه مقطع زمانی سالهای ۱۳۱۴ و وقایع مسجد گوهرشاد، سال ۱۳۲۰ و واگذاری قدرت از رضاشاه به محمدرضا و سال ۱۳۳۴ پس از کودتای ۲۸ مرداد به تصویر کشیده شد.
«بانو» سریال «بانو» یکی دیگر از کارهای مذهبی تلویزیون است که در ژانر تاریخی داستان خویش را روایت می کند، ولی تفاوتش با دیگر کارهای مشابه در اینست که ابتدا بیشتر ساختار تاریخی داشته ولی در روند ساخت، کم کم پی رنگ مذهبی آن قوی تر شده است. سیدفرید سجادی حسینی، کارگردان این اثر که در کارنامه خود، ساخت تله فیلم و تله تئاتر را دارد، در اولین تجربه سریال سازی کوشش کرد اثر قابل قبولی را برای تلویزیون بسازد. این سریال محرم سال ۸۸ از شبکه سه پخش گردید و داستان این سریال در سال ۱۳۱۶ روایت می شد و به ماجرای کشف حجاب اشاره کرده بود. قصه در رابطه با زنی است که بعد از سال ها به شهری برمی گردد که مردمانش تصوری نادرست در رابطه با او دارند. داریوش ارجمند، سیاوش طهمورث، فریبا کوثری، ساره بیات، محمدرضا حقگو، خسرو دستگیر، کاوه خداشناس، شهاب کسرایی، احمد ریحانه، زهرا سعیدی، مینا جعفرزاده و سحر نوری در این مجموعه بازی کردند.
«یلدا» سریال تلویزیونی یلدا به کارگردانی حسن میرباقری محرم سال ۹۱ از تلویزیون پخش گردید. مضمون این سریال عاشورایی است و در رابطه با زندگی و مرگ یک تعزیه خوان پیشکسوت است. حاج محمدعلی زاهدی که سال هاست سنت تعزیه خوانی را در شهرستان بسطام حفظ نموده است، با نزدیک شدن زمان مرگش احساس می کند خطا یا گناهی در گذشته سبب تنهایی و آشفتگی امروز او و دور افتادن فرزندانش از اصالت هاست؛ وی به جستجو در گذشته اش می پردازد.
نقش حاج محمدعلی را چنگیز جلیلوند بازی کرد و کنار او محمدرضا شریفی نیا، الهام پاوه نژاد، مهرداد ضیایی و فریبا کوثری بازی کردند. از امتیازات این سریال میتوان به حضور داوود میرباقری اشاره نمود که بعنوان مشاور در کار حضور داشت. در این سریال مراسم آیینی تعزیه بعنوان نمادی از سنت های قدیمی عنوان شد و میتوان گفت این اثر بازگشت به سنت هاست.
«سفر سبز» محمدحسین لطیفی که در سینما و تلویزیون آثار بسیاری را خلق کرده، سال ۸۱ تصمیم گرفت از زاویه ای خاص به محرم نگاه کند و روایتگر داستانی برای مخاطبان شبکه سه باشد که برایشان ابعاد جدیدی داشته باشد. او نقش اصلی کارش را به پارسا فیروزفر سپرد و روایتگر یک زوج مسیحی می شود که به ایران می آیند و در ایران پسربچه ای را بعنوان فرزند خوانده با خود به آلمان می برند.
آنها در سفر های مختلف به کشورهای متعدد سه پسربچه را بعنوان فرزند خوانده قبول می کنند. یک پسر سیاه پوست، یک پسر ایرانی و یک پسر دو رگه. بعد از مدتی که بچه ها به ۲۵ و ۲۶ سالگی می رسند پدر خوانده آنها فوت کرده و پیش از فوت حقیقت را به آنها می گوید. پسر ایرانی تصمیم می گیرد به ایران برگردد و با آمدن به ایران با اتفاقات مختلف رو به رو می شود.
«روزهای اعتراض» حسین سهیلی زاده و مهران رسام برای محرم سال ۸۴ مجموعه تلویزیونی «روزهای اعتراض» را با حضور پژمان بازغی، مینا لاکانی، سارا خوئینی ها، کیهان ملکی، فرشید زارعی فر، عبدالرضا اکبری، محمد مختاری و زنده یاد مهری ودادیان ساختند. در این سریال قرعه به نام حبیب دهقان نسب افتاد که ایفاگر نقش روحانی شود. او کوشش کرد این نقش را متفاوت از دیگر نقش هایش بازی کند تا پاسخگوی اعتماد سهیلی زاده به خودش باشد که در نهایت در این امر موفق شد. قصه مجموعه روزهای اعتراض از جایی آغاز می شود که یکی از اهالی شهر در سالهای پیش از انقلاب اسلامی به قتل می رسد. این مسئله با برخوردهای متفاوتی از جانب اهالی روبه رو می شود. در جریان این قتل، شخصی به افترا قتل دستگیر و برای محاکمه آماده می شود، اما اهالی شهر دست به اعتراض گسترده ای می زنند و قصد دارند از این کار جلوگیری نمایند.
«آخرین دعوت» حسین سهیلی زاده پس از استقبال مخاطبان برای سریال «روزهای اعتراض» که محرم سال ۸۴ پخش گردید، برای محرم سال ۸۷ سریال تلویزیونی آخرین دعوت را آماده کرد. فیلمنامه این مجموعه را علیرضا کاظمی پور، سعید جلالی و محمد بیرانوند نوشتند و نقش اصلی به عهده فرامرز قریبیان گذاشته شد که ایفاگر شخصیت استاد دانشگاهی با نام یوسف زمانی فر شد. او که نماینده سابق مجلس بوده، برای پیدا کردن اسنادی عازم زادگاهش در غرب کشور می شود، اما در حادثه ای و با شکست زمان سر از کوفه سال ۶۱ هجری در می آورد. عوامل سازنده آخرین دعوت برای ساخت این اثر دست به ساختارشکنی زدند و فضای قصه از زمان حال به سالهای دور رفت. همین وجه تمایز این اثر تلویزیونی برای محرم شد. حامد بهداد، الهام حمیدی، سپیده ذاکری، فرزاد حسنی، پرویز فلاحی پور و مرجان شیرمحمدی دیگر بازیگران این سریال بودند.
«فرات» مازیار میری پس از ساخت سریال تلویزیونی «گاوصندوق» سال ۸۸ با ساخت سریال «فرات» اولین تجربه سریال سازی در ماه محرم را کسب نمود. او با ساخت این اثر نشان داد دوست دارد فضاهای مختلف را در کارهایش تجربه کند و تمایل ندارد خودش را گرفتار چند مبحث خاص کند و در نتیجه به تکرار مبتلا شود. میری با ساخت فرات نشان داد با فضاهای سنتی ایران ناآشنا نیست و زبان روایت آنرا به شکل تصویری بلد است. سریال «فرات» داستان دو دوست قدیمی را به تصویر می کشد که بر اثر حادثه ای رفاقت دیرینه آنها جای خویش را به دشمنی می دهد به شکلی که آن دو را رو در روی یکدیگر قرار می دهد. در این سریال اکبر زنجان پور، حسن پورشیرازی، گوهرخیراندیش، فریبا جدی کار، حمید ابراهیمی، رامین راستاد، نفیسه روشن، شیوا ابراهیمی، روح الله کمانی، نازآفرین کاظمی، سارا بهرامی و علی مرادی به نقش آفرینی پرداختند.
«زمانی برای عاشقی» لطیفی که ساخت سریال سفر سبز را برای محرم سال ۸۱ در کارنامه داشت، برای محرم سال ۹۲ هم سریال تلویزیونی «زمانی برای عاشقی» را بر اساس فیلمنامه ای از علی اکبر محلوجیان ساخت که از شبکه پنج پخش گردید. این سریال داستان حاج مرتضی، بازاری خوشنام و اهل خداست که یک اتفاق ناخواسته زندگی او را بدین جهت به آن رو می کند. او تصمیم می گیرد به حال و هوایی که سال ها از آن غفلت کرده، بازگردد. نقش حاج مرتضی را فرهاد قائمیان بازی کرد.
لطیفی با ساخت این سریال معتقد بود که این سریال همانند دیگر آثار محرم، وامدار قصه آشنایی است که بارها با محوریت تعزیه و آیین های دهه اول محرم تولید شده است. سریال زمانی برای عاشقی با زبانی ساده به مخاطبان تاکید می کرد که هر کس غرور و کینه در دل داشته باشد، هرقدر هم انسان مومنی باشد، مرید مولایمان امام حسین(ع) نیست.
۲۴۵۲۴۵
منبع: phdhonar.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب